در سال هاي اخير، شرکت هاي زيادي اقدام به يکپارچه سازي فعاليت هاي مرتبط با مديريت ارتباط با مشتري و مديريت دانش نموده-اند. علت اين امر را مي توان در نقش کليدي که مديريت دانش در مديريت ارتباط با مشتري بازي مي کند، جستجو نمود. پتانسيل ارتباط دو جانبه دو حوزه ي مذکور و نقش چکیده کامل
در سال هاي اخير، شرکت هاي زيادي اقدام به يکپارچه سازي فعاليت هاي مرتبط با مديريت ارتباط با مشتري و مديريت دانش نموده-اند. علت اين امر را مي توان در نقش کليدي که مديريت دانش در مديريت ارتباط با مشتري بازي مي کند، جستجو نمود. پتانسيل ارتباط دو جانبه دو حوزه ي مذکور و نقش کليدي مديريت دانش در موفقيت مديريت ارتباط با مشتري توجه محققان را به خود جلب کرده است. حاصل ترکيب مديريت دانش با مديريت ارتباط با مشتري، مديريت دانش مشتري مي شود که نيازمند طرز تفکر متفاوتی در تعدادي از متغيرهاي کليدي اين دو حوزه است. متغيرهاي کليدي در نظر گرفته شده براي هر مدل مديريت دانش مشتري با توجه به نوع مدل متفاوت مي باشد. تعدادي از مدل هاي ارائه شده براي مديريت دانش مشتري عبارتند از مدل مفهومي، فرايندي و سيستمي. اين مقاله به توسعه ي مدل فرايندي پرداخته که از تلفيق مدل مهندسي کسب و کار، شش فرايند کسب و کار مبتني بر سيستم هاي مديريت ارتباط با مشتري با چهار جنبه ي مديريت دانش در فعاليت هاي اصلي کسب و کار (بازاريابي، فروش و خدمات) حاصل مي گردد.
پرونده مقاله
فرايند نوآوری در گذشته وابسته به منابع فکری درون سازمانی و تلاش برای توسعه و تجاريسازي آنها در درون سازمان بوده است. امروزه پارادایم نوآوری باز شرکتها را دعوت ميکند در کسب و کار خود از ایدهها و فناوریهای بیرونی بیشتر بهره ببرند و به دیگر شرکتها هم اجازه دهند از ای چکیده کامل
فرايند نوآوری در گذشته وابسته به منابع فکری درون سازمانی و تلاش برای توسعه و تجاريسازي آنها در درون سازمان بوده است. امروزه پارادایم نوآوری باز شرکتها را دعوت ميکند در کسب و کار خود از ایدهها و فناوریهای بیرونی بیشتر بهره ببرند و به دیگر شرکتها هم اجازه دهند از ایدههای نوآورانه آنها بهرهمند شوند. نوآوری باز موضوعی است که در سالهای اخیر به شدت مورد توجه محققان و مدیران قرار گرفته است. هدف این مقاله آن است که از طریق انجام یک مطالعه مروری بر روی پژوهشهای انجام شده در زمینه نوآوری باز (70 مقاله)، به مفاهیم، رویکردها، دیدگاهها، روندهای اصلی و عوامل کلیدی موفقیت نوآوری باز اشاره نماید. از جمله یافتههای این پژوهش ميتوان به ضرورت توجه شرکتها و سازمانها به هر دو رویکرد درون به بیرون و بیرون به درون در نوآوری باز، توجه به دیدگاهها و روندهای جدید و نوظهور در زمینه نوآوری باز و مورد توجه قرار دادن عوامل کلیدی موفقیت نوآوری باز مانند شبکهسازی خارجی، واسطههای نوآوری، هوشمندی فناوری، ظرفیت جذب، مدل کسب و کار باز و عوامل انسانی نظیر فرهنگ و انگیزش اشاره نمود. نتیجه اصلی اینکه مدیران سازمانها و شرکتها ميبایست از نوآوری باز به عنوان راه حلی برای مقابله با تغییرات پرشتاب فناوری، چرخه عمر کوتاه فناوریها، هزینه بالای تحقیق و توسعه درونی و رقابت شدید جهانی بهره بگیرند.
پرونده مقاله
در شرایط کسب و کار رقابتی امروز، شرکتها برای بهبود عملکرد خود و پاسخگویی بهتر به فشارهای بازار ناچارند تا ارتباطات نزدیکتری با تأمین کنندگان و مشتریان خود برقرار سازند. از میان جریانهای اطلاعاتی، مواد و مالی که در زنجیره تأمین جاری است، جریان اطلاعات از اهمیت بیشتری چکیده کامل
در شرایط کسب و کار رقابتی امروز، شرکتها برای بهبود عملکرد خود و پاسخگویی بهتر به فشارهای بازار ناچارند تا ارتباطات نزدیکتری با تأمین کنندگان و مشتریان خود برقرار سازند. از میان جریانهای اطلاعاتی، مواد و مالی که در زنجیره تأمین جاری است، جریان اطلاعات از اهمیت بیشتری برخوردار است و منجر به ارتقای سطح دانش میگردد. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی، تجزیه و تحلیل، و بهبود سطح عملکرد یک خط مونتاژ با استفاده از تکنیکهای شبیهسازی است. عواملی مانند زمانهای آمادهسازی و تنظیم تجهیزات مونتاژ، زمان عملیات، نرخ از کارافتادگی، نرخ تعمیر، و در نتیجه نرخ تولید منشاء تصادفی بودن دادههای سیستم بوده و لذا باید برای تحلیل اینگونه سیستمهای پیچیده، تکنیکهای شبیهسازی را بکار بست. مهمترین ویژگیهای عملکرد یک خط مونتاژ شامل گلوگاهها، مدت زمان سیکل تولید، ظرفیت بافرهای سیستم و تعداد خروجی کارخانه در واحد مشخصی از زمان در این تحقیق بررسی شده است. پس از جمعآوری دادهها و طراحی مدل شبیهسازی نسبت به اجرای آن در محیط نرمافزار ED اقدام گردیده است. مدل شبیهسازی شده پس از طراحی در محیط نرمافزار، در قالب یک مثال عددی برگرفته از دنیای واقعی پیاده سازی شده است. سپس با شناسایی و تحلیل گلوگاهها و شاخصهای عملکردی شامل زمان بازده تولید مجموعه قطعات و مدت انتظار ایستگاه مونتاژ، سناریوی دیگری طراحی و اجرا و زمینههای بهبود فرایند ارائه شده است. نتایج حاصله بیانگر بهبود قابل توجهی از لحاظ کاهش زمان انتظار در صف و در نتیجه افزایش بازده تولید است.
پرونده مقاله
شاه کليد دنياي امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنياي کسب و کار امروزي فناوري است و شاه کليد فناوري، تجاريسازي و ارزش افزوده ناشي از آن است. تجاريسازي، فرايند تبديل فناوريهاي جديد به محصولات موفق تجاري است و در برگيرنده آرايههاي مختلفي از فرايندهاي مهم فني، تجا چکیده کامل
شاه کليد دنياي امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنياي کسب و کار امروزي فناوري است و شاه کليد فناوري، تجاريسازي و ارزش افزوده ناشي از آن است. تجاريسازي، فرايند تبديل فناوريهاي جديد به محصولات موفق تجاري است و در برگيرنده آرايههاي مختلفي از فرايندهاي مهم فني، تجاري و مالي است که باعث تبديل فناوري جديد به محصولات يا خدمات مفيد ميشود. به عبارتي تجاريسازي يافتههاي پژوهشي، حلقه اتصال فناوري و بازار است و تمرکز آن بر حلقههاي انتهايي زنجيره ارزش است. از آنجا که به بازار رسانيدن يک محصول ميتواند تضمينکننده موفقيت و بقاي سازمان باشد، تجاريسازي دانش فني به عنوان يک عامل حياتي مطرح شده است. در سازمانهاي تحقيقاتي بدون تجاريسازي يک محصول، تحقيقات معنايي ندارد؛ زيرا بدون دستيابي به مشتريان خاص يک محصول، توليد و يا انجام آزمايش در مورد يک ايده بيفايده به نظر ميرسد. جهت بهکارگيري مفهوم تجاريسازي در سازمانها، لازم است با مدلهاي آن آشنا شويم. در يک تقسيمبندي، مدلهاي تجاريسازي به دو دسته مدلهاي خطي و کارکردي دستهبندي ميشوند. با توجه به اهميت مدلهاي خطي، در اين مقاله پس از بررسي مفهوم تجاريسازي، مهمترين مدلهاي خطي تجاريسازي را بررسي خواهيم نمود. مدلهاي خطي که در اين مقاله بررسي شدهاند عبارتند از مدل گلداسميت، مدل کوکوبو، مدل کوپر (مدل مرحله-دروازه)، مدل راثول و زيگفيلد، مدل اندرو و سرکين، مدل جولي و مدل يونگ- دوکلي.
پرونده مقاله
جهان امروز، جهان پیشرفتهای عمده و عظیم در پدیدههاست که فناوری یکی از مهمترین عوامل تولید کالا و خدمات در آن محسوب میشود. انـتقال فناوری، فـراينـد پيچيده و دشـواري اسـت كـه بـدون مطالـعه و بــررسيهـاي لازم ممکن است منجر به هـدر رفتـن سرمـايــه، زمـان و تـضعيـف فناوری چکیده کامل
جهان امروز، جهان پیشرفتهای عمده و عظیم در پدیدههاست که فناوری یکی از مهمترین عوامل تولید کالا و خدمات در آن محسوب میشود. انـتقال فناوری، فـراينـد پيچيده و دشـواري اسـت كـه بـدون مطالـعه و بــررسيهـاي لازم ممکن است منجر به هـدر رفتـن سرمـايــه، زمـان و تـضعيـف فناوری گــردد. هدف این تحقیق ارائه یک چارچوب مناسب جهت بررسی عوامل مؤثر در انتقال فناوری بوده که با رویکرد مقایسات تطبیقی صورت پذیرفته است. از این رو ابتدا بهطور مختصر به تعریف انتقال فناوری پرداخته شده و بعد از آن مدلهای انتقال فناوری به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است. به دنبال آن برای درک بهتر موضوع نمونه مطالعات صورت گرفته در ایران ارائه شده است. یافتهها با استفاده از روش مقایسه دیدگاههای تئوریکی مختلف حاصل گردید و عوامل مؤثر بر انتقال فناوری در ده طبقه کلی آشنایی با بازار، تمایل و توانایی انتقالدهنده وگیرندهی فناوری، سطح خطرپذيري و عدماطمینان فناورانه، چرخهی عمر فناوری، تعاملات سازمانی، ماهیت فناوری، هدف از همکاری، عوامل اقتصادی و مالی، ویژگیهای دارنده فناوری (منبع) و فعالیتهای تحقیق و توسعه معرفی گردید. هر یک از این عوامل خود شامل شاخصهایی میشود که در سنجش مدلهای انتقال فناوری در تحقیقات آتی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت بر اساس چارچوب پیشنهادی و یافتههای تحقیق، پیشنهادهایی برای بهبود و موفقیت و اثربخشی پروژههای انتقال فناوری در ایران ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر شاهد رقابتیتر شدن عرصه کسب و کار در صنایع مختلف بودهایم. بنا بر نظر محققان عرصه کسب و کار، دستیابی به جایگاه رقابتی مناسب برای یک شرکت، تنها با کمک یک الگوی مناسب کسب و کار امکانپذیر است. یک مدل کسب و کار موفق، نشان دهنده یک راه بهتر نسبت به گزینههای چکیده کامل
در سالهای اخیر شاهد رقابتیتر شدن عرصه کسب و کار در صنایع مختلف بودهایم. بنا بر نظر محققان عرصه کسب و کار، دستیابی به جایگاه رقابتی مناسب برای یک شرکت، تنها با کمک یک الگوی مناسب کسب و کار امکانپذیر است. یک مدل کسب و کار موفق، نشان دهنده یک راه بهتر نسبت به گزینههای موجود میباشد که میتواند ارزش بیشتری را به یک گروه مجزا از مشتریان پیشنهاد کرده و منافع بیشتری را به شرکت بازگرداند. عدم تشخیص یک مدل کسب و کار مناسب در زمان آغاز یک کسب و کار، موجب ناکامی سازمانها در دستیابی به اهداف آن میشود. ولیکن علیرغم اهمیت این موضوع، تعاریف و مؤلفههای استانداردی جهت شناسایی مدلهای کسب و کار به صورتی که بتوان از آن در کسب و کارها و صنایع مختلف بهره برد، وجود ندارد. از این رو، در این مطالعه بر اساس رویکردهای مختلفی که در مدلسازی مدل کسب و کار وجود دارد، به ارائه تعاریف و مؤلفههای مدل کسب و کار پرداخته شده است. با این حال، تنها داشتن یک مدل کسب و کار مطلوب در زمان آغاز به کار شرکت مهم نیست، بلکه آنچه حیاتیتر است، در اختیار داشتن و حفظ یک مدل کسب و کار بهینه در طول حیات مؤسسه است. توانمندی یک مدل کسب و کار تا حدی است که خود میتواند ابزاری قدرتمند برای تحلیل، آزمون و ارزیابی انتخابهای راهبردي باشد که پیشروی یک سازمان قرار دارد. به همین دلیل، ارزیابی مدل کسب و کار یک سازمان، به عنوان فرایند اتخاذ تصمیمات راهبردي هیچ وقت کامل نمیشود و میتواند مبنایی برای بهبود مستمر رفتار کسب و کار باشد. ارزیابی مدلهای کسب و کار، با توجه به هدف ارزیابی و سطوح و واحد تحلیل، متفاوت است. در این مطالعه سعی شده است تا با مروری بر مطالعات صورت گرفته، مهمترین روشها و معیارهای ارزیابی مدل کسب و کار مشخص گردد. باید توجه نمود که مدلهای کسب و کار، نمایشی از کسب و کار در یک زمان خاص هستند. تحولات سريع در محيط اقتصادي، فرهنگي، سياسي و فناوري، منجر به پیچیدهتر شدن محیط فعالیت سازمانها شده و باعث گردیده که سازمانها دیگر از ثبات برخوردار نبوده و کسب و کارها به صورتی پویا تکامل یابند. این امر باعث شده است تا مدلهای کسب و کار دارای یک وضعیت ناپایدار شده و با توسعه کسب و کار و در طول زمان، تغییر یابند. همین امر سبب گردیده است تا مفهوم نوآوری مدل کسب و کار به یکی از مهمترین مباحث مدیریتی تبدیل شود که در ادامه این مطالعه، مورد بررسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
بررسي علت مطلوب نبودن شاخصهاي کارآفريني در ايران نسبت به ساير کشورها و نيز توجه به نقش فرهنگ به عنوان پارامتري مهم در شکلگيري رفتار کارآفرينان معطوف به بررسي نقش فرهنگ بر موفقيت کارآفرينان است. هوشياري کارآفرينانه که به معناي درک فرصتهاست و با شاخص فرصتهاي درک شده س چکیده کامل
بررسي علت مطلوب نبودن شاخصهاي کارآفريني در ايران نسبت به ساير کشورها و نيز توجه به نقش فرهنگ به عنوان پارامتري مهم در شکلگيري رفتار کارآفرينان معطوف به بررسي نقش فرهنگ بر موفقيت کارآفرينان است. هوشياري کارآفرينانه که به معناي درک فرصتهاست و با شاخص فرصتهاي درک شده سنجيده ميشود نيز به عنوان نشانه وضعيت ورود به کارآفريني در نظر گرفته شده و تغييرات آن با فرهنگ مورد تحليل قرار گرفته است. براي بررسي فرهنگ از مدل هافستد - که فرهنگ را در چهار بعد مردگرايي، فاصله قدرت، فردگرايي و پرهيز از عدم اطمينان تشريح ميکند- به عنوان ديدگاهي معتبر بهره گرفته شده و نيز از دادههاي تحقيق مؤسسه ديدهبان جهاني کارآفريني طي سالهاي 1386 تا 1391 درباره متغيرهاي مورد مطالعه استفاده شده است. بررسي فرهنگ از ديدگاه مدل هافستد و نيز شاخصهاي کارآفريني در ايران نشان ميدهد که تغييرات فرهنگي صورت گرفته علت کاهش شاخصهايي همچون فرصتهاي درک شده را توضيح ميدهد. چرا که روند طي شده به گونهاي است که تغيير در مؤلفه مخاطرهپذيري و فاصله قدرت رابطه متقابلي با تغيير فرصتهاي درک شده و در نتيجه هوشياري کارآفريني داشته به طوري که در نمونههاي موفق دو مؤلفه مذکور از وضعيت خوبي نسبت به ميانگين موجود برخوردار بودهاند و در ايران نيز نزول اين دو مؤلفه همراه با کاهش شاخص کارآفريني که نشان دهنده افول هوشياري کارآفرينانه نيز ميباشد، همراه شده است.
پرونده مقاله
رقابتی بودن و سرعت بالای تولید و بهرهبرداری از دانش در دنیای امروز، چگونگی تبدیل آن را به جریان بازده اقتصادی برای محققان، صاحبان و سرمایهگذاران دانش به چالش اصلي مديريتي بدل ساخته است. به عبارتی باید چاره کار را در فرایند تجاریسازی و شیوه بهرهبرداری از فرصتها جستج چکیده کامل
رقابتی بودن و سرعت بالای تولید و بهرهبرداری از دانش در دنیای امروز، چگونگی تبدیل آن را به جریان بازده اقتصادی برای محققان، صاحبان و سرمایهگذاران دانش به چالش اصلي مديريتي بدل ساخته است. به عبارتی باید چاره کار را در فرایند تجاریسازی و شیوه بهرهبرداری از فرصتها جستجو کرد. تصمیم برای انتخاب شیوه مناسب بهرهبرداری از یک فرصت، نقش بسزایی در موفقیت یک کسب و کار دارد. تجاريسازي دانش و فناوري بخش مهمي از فرايند نوآوري است و هيچ فناوري و محصولي بدون طی این فرایند، با موفقيت وارد بازار نميشود. تجاریسازی تلاشی در جهت کسب سود از نوآوری، از طریق تبدیل فناوريهاي جدید به محصولات، فرایندها، و خدمات جدید و فروش آنها در محیط بازار به شمار میرود. برای بسیاری فناوريهاي جدید، تجاریسازی بر افزایش مقیاس از نمونه اولیه به تولید انبوه و دستیابی به منابع بیشتر دلالت میکند. راهبردهاي تجاریسازی، شیوههای متفاوت بهرهبرداری از فناوريها و تحقیقاتی را شامل میشود که محققان و شرکتهای نوپا برای انتقال دانش از مفهوم به بازار به آن نیاز دارند. از طرفی تصمیم برای تجاریسازی فناوري جدید ارتباط نزدیکی با ویژگیهای سیستم نوآوری که شرکت در آن عمل میکند نیز دارد. برای انجام موفقیتآمیز تجاریسازی، انتخاب مدل و راهبرد مناسب امری اجتنابناپذیر است. در این مقاله، ضمن تعریف تجاریسازی و بیان اهمیت و ضرورت توجه خاص به این موضوع به عنوان زیرساخت اساسی تولید و مدیریت دانش، به معرفی برخی مدلهای برجسته و راهبردهاي عمومی مورد استفاده در تجاریسازی دانش و فناوري خواهیم پرداخت.
پرونده مقاله
نوآوری باز و توانمندی جذب دو مفهوم قابل توجه در تحقیقات مدیریت نوآوری به شمار میآیند. توانمندی جذب شرکتها، تعیین کننده توانمندی آنها برای گسترش ایدهها یا فناوري خارجی است. در این مقاله دو مفهوم توانمندی جذب و نوآوری باز را به یکدیگر ارتباط داده و با استفاده از دیدگاه چکیده کامل
نوآوری باز و توانمندی جذب دو مفهوم قابل توجه در تحقیقات مدیریت نوآوری به شمار میآیند. توانمندی جذب شرکتها، تعیین کننده توانمندی آنها برای گسترش ایدهها یا فناوري خارجی است. در این مقاله دو مفهوم توانمندی جذب و نوآوری باز را به یکدیگر ارتباط داده و با استفاده از دیدگاههای نوین درباره نوآوری باز به تشریح مفهوم توانمندی جذب پرداخته شده است. با توجه به عواملی مانند چرخه عمر کوتاه فناوري، فناوریهای در حال ظهور، هزینهها و خطرات مرتبط با فناوريها، جهانی شدن فرایندهای تحقیق و توسعه، افزایش رقابت بین بنگاهها در بازار محصولات خود و اهمیت رو به رشد سرمایهگذاری برای تأمین مالی ایدههای کسب و کار، منابع فناوري خارجی اهمیت بسیار دارند و جریانات دانش برای رقابت امری الزامی است اما این جریانات به طور خودکار جامه عمل نمیپوشند و شرکتها باید مهارتهای خود را برای حرکت به سمت آنها گسترش دهند. بنابراین توانمندی جذب امری بسیار مهم در توضیح این مطلب است که چرا بعضی بنگاهها در خلق و کسب ارزش از فناوري توسعه یافته خارجی بهتر از دیگران هستند. هدف از این مقاله تحلیل این مطلب است که دریابیم: "ارتباط توانمندی جذب و نوآوری باز چگونه است؟"و نقش تکمیلی فناوريهای داخلی و خارجی در فرایند نوآوری باز وتوانمندی جذب در شرکتهای نوآور تشریح شوند. در واقع مقاله حاضر قصد دارد با بهرهگیری از تحقیقات پیشین با تفکیک نوآوری باز به دو بعد کلیدی آن (بعد انسانی که شامل رهبری، کارتیمی و انگیزه و بعد سازمانی که شامل فرایند نوآوری باز، ساختار، ظرفیتها و مدل تجاری میباشد) به تحلیل ارتباط نوآوری باز و توانمندی جذب بپردازد و یک مدل مفهومی ارائه کند. سپس در این پژوهش از روش سوات به تحلیل اجزا مدل مفهومی پیشنهادی برای بررسی ارتباط این دو عامل مبادرت شده است.
پرونده مقاله
هدف اصلی این مقاله استفاده از مؤلفههای مدیریت فناوری برای تحلیل و ارزیابی وضعیت بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در این جهت با بهرهگیری از یک مدل مفهومی که به همین منظور توسعه یافته است مجموعه شاخصهای مربوط به مؤلفههای اصلی و پشتیبان فرایند مدیریت فناوری در بخش فن چکیده کامل
هدف اصلی این مقاله استفاده از مؤلفههای مدیریت فناوری برای تحلیل و ارزیابی وضعیت بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در این جهت با بهرهگیری از یک مدل مفهومی که به همین منظور توسعه یافته است مجموعه شاخصهای مربوط به مؤلفههای اصلی و پشتیبان فرایند مدیریت فناوری در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات شناسایی و تدوین گردیدهاند و سپس با استفاده از نظرات خبرگی از میان مجموعه شاخصهای گردآوری شده، دستهای از شاخصها برای ارزیابی مدیریت فناوری در بخش موردنظر انتخاب و طبقهبندی شده و نهایتاً با استفاده از اطلاعات و آمار منابع بینالمللی، وضعیت مدیریت فناوری در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران با 35 کشور دنیا از حیث امور سياستگذاري، تسهیل نوآوری، تحقیق و توسعه، آموزش منابع انسانی، پشتیبانی مالی، ارتقای کارآفرینی، انتشار فناوری، عرضه فناوری مورد مقایسه قرار گرفته است.
پرونده مقاله
در اقتصاد عصر حاضر كه مبتني بر دانش و سرمايههاي دانشي است، موفق ترين بنگاهها، آنهايي هستند که از دارائيهاي ناملموس دانشي خود به نحو كارآمدتري استفاده ميکنند. در اين بين، واژه بنگاهها و موسسات دانش بنيان براي توصيف بنگاههايي به کار ميرود که از داراييهاي دانشي خود چکیده کامل
در اقتصاد عصر حاضر كه مبتني بر دانش و سرمايههاي دانشي است، موفق ترين بنگاهها، آنهايي هستند که از دارائيهاي ناملموس دانشي خود به نحو كارآمدتري استفاده ميکنند. در اين بين، واژه بنگاهها و موسسات دانش بنيان براي توصيف بنگاههايي به کار ميرود که از داراييهاي دانشي خود به عنوان منبع اصلي مزيت رقابتي خود استفاده ميکنند. در يک بنگاه دانش بنيان، سود، نتيجه تجاريسازي ايدهها و نوآوريهاي جديد است که حاصل تعامل ميان داراييهاي فيزيكي و سرمايههاي دانشي است كه شامل سرمايههاي انساني، ساختاري و رابطهاي ميگردد. لذا مديران بنگاههاي دانش بنيان به خوبي واقفند كه داراييهاي دانشي بنگاه روز به روز نقش مهمتري را در بقاي كسب وكار ايفا ميكنند. اما با وجود درك اهميت بسيار زياد داراييهاي نامشهود دانشي و نقش مهم آنها در مزيت رقابتي اين بنگاهها، مديران معمولا" ارزش سرمايههاي دانشي خود را نميدانند يا قادر به اندازهگيري و مديريت آنها نيستند. چرا كه سرمايههاي دانشي در ترازنامه شركت و يا گزارشات ساليانه نشان داده نميشوند و لذا ارزيابي و مديريت آنها بسيار سخت و دشوار مينمايد. اما علاوه بر اهميت مديريت اين سرمايههاي دانشي از بعد داخلي، اين موضوع از بعد خارجي نيز داراي اهميت بسياري است. در واقع چالش عمده پيش روي بنگاهها و موسسات دانش بنيان به ويژه بنگاه هاي نوپا، در سالهاي اخير، مربوط به جذب و تأمين منابع مالي بوده و ميبايست بطور روز افزوني براي جذب و تامين منابع مالي مورد نياز رقابت نمايند. در واقع از آنجايي كه غالب نتايج و دستاوردهاي موسسات دانش بنيان، از جنس نوآوري و نتايج نامشهود دانشي ميباشد، لذا نياز اين موسسات در راستاي برقراري ارتباط موثر با سهامداران و سرمايهگذاران خود و آگاه نمودن آنها از نتايج و دستاوردهاي خود، باعث پر رنگتر شدن نياز به مديريت و گزارش دهي خارجي سرمايههاي دانشي شده است. به همين منظور، طراحي و بكارگيري رويكردي مناسب براي گزارش دهي سرمايههاي دانشي از اهميت بسزايي برخوردار است. لذا هدف اصلي اين مقاله، ارايه چارچوبي كاربردي جهت گزارش دهي سرمايههاي دانشي در موسسات و بنگاههاي دانش بنيان با استفاده از مدل ARC ميباشد.
پرونده مقاله
مراكز رشد به عنوان مدلي از تسهيلات براي تازه كاران ، اخيرا توجه فزاينده اي را به خود جلب كرده است . سرمايه گذاران مخاطره پذير ، مراكز رشد را وسيله اي براي تنوع بخشيدن به سبد سرمايه گذاري پر مخاطره مي دانند و كارآفرينان شركتهاي آينده براي كسب حمايت در راه اندازي ، به اين چکیده کامل
مراكز رشد به عنوان مدلي از تسهيلات براي تازه كاران ، اخيرا توجه فزاينده اي را به خود جلب كرده است . سرمايه گذاران مخاطره پذير ، مراكز رشد را وسيله اي براي تنوع بخشيدن به سبد سرمايه گذاري پر مخاطره مي دانند و كارآفرينان شركتهاي آينده براي كسب حمايت در راه اندازي ، به اين مراكز روي مي آورند . مراكز رشد در هر دو عرصه ي مديريت ريسك سرمايه گذاري و مديريت ريسك كارآفريني ، با چالش رو به رو مي شوند . ...
پرونده مقاله
در محيط متحول، پويا و رقابتي كسب و كار كنوني سازمانها، توسعه و استقرار سيستمهاي اطلاعاتي مدرن به صورت بسيار گسترده مورد توجه مديران قرار گرفته و كاربرد اين سيستمها تأثيرات شگرفي را در تسهيل فرايند مديريت بر جاي گذاشته است. بهطوريكه با ارائه ابزارهاي توليد، پردازش و چکیده کامل
در محيط متحول، پويا و رقابتي كسب و كار كنوني سازمانها، توسعه و استقرار سيستمهاي اطلاعاتي مدرن به صورت بسيار گسترده مورد توجه مديران قرار گرفته و كاربرد اين سيستمها تأثيرات شگرفي را در تسهيل فرايند مديريت بر جاي گذاشته است. بهطوريكه با ارائه ابزارهاي توليد، پردازش و توزيع اطلاعات به مديران سطوح مختلف اين امكان را فراهم نموده كه با اتكا به دانش بيشتر بتوانند بر جريان حركت اطلاعات در سازمان خود نظارت داشته باشند و مديريت سنجيدهتر و فنيتري بر آن اعمال نمايند. براي نیل به اين هدف، سيستمهاي اطلاعاتي بهطور چشمگيري مورد توجه قرار گرفتهاند و سازمانها سرمايهگذاريهاي سنگيني براي ايجاد و توسعه اين سيستمها متقبل ميشوند. بنابراين، ارزيابي موفقيت سيستمهاي اطلاعاتي بهمنظور درك ارزش و كارايي سيستمهاي اطلاعاتي و توجيه حجم هنگفت سرمايهگذاري انجام شده در ايجاد و توسعه اين سيستمها لازم و حياتي است. هدف از پژوهش حاضر ارزيابي ميزان موفقيت سيستمهاي اطلاعاتي (برنامهريزي منابع سازمان) شركت ايرانخودرو براساس مدل دلون و مكلين ميباشد كه براساس شش معيار كيفيت اطلاعات، كيفيت سيستم، كيفيت خدمات، رضايت كاربر، استفاده از سيستم و تأثير فردي پرسشنامه طراحي شده است. جامعه آماری 25000 نفری تحقیق را مدیران، کارشناسان و کارمندان که در شرکت خودروسازی ایرانخودرو فعالیت تشکیل میدهند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه مورد نیاز 379 نمونه تعیین گردید. تحقيق حاضر از نظر هدف از نوع تحقيقات كاربردي است و از لحاظ روش و اجرا، تحقيق حاضر از تحقيقات توصيفي- تحليلي با تأكيد بر شاخه همبستگي ميباشد. در اين تحقيق ابتدا با استفاده از نرمافزار SPSS هر متغيير در قالب جداول و شاخصهاي آماري توصيف شده و سپس جهت تجزيه تحليل دادهها، آزمون فرضيهها و در كل براي تعميم نتايج از نمونه به جامعه آماري از روش مدلسازي معادله ساختاري بوسيله نرمافزار LISREL استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که پذیرش یک سیستم اطلاعاتی بهخصوص از دیدگاه کاربران نهایی، ناشی از تناسب بین شخص و سیستمهاي اطلاعاتی است. در نهايت پس از بررسي اين سيستم اطلاعاتي مشخص شد كه اين سيستم اطلاعاتي از كيفيت قابل قبولي برخوردار است و راهكارهايي جهت بهبود فرضیههای رد شده ارائه شد.
پرونده مقاله
در نوآوری باز پارادوکسی بین تمایل دستیابی به مزایای نوآوری باز و نگرانی از سوءاستفاده احتمالی در آن توسط سایرین وجود دارد. مدل نوآوري آزاد تغييراتي را در رويكرد بنگاه به مديريت راهبردي فناوري بوجود ميآورد كه در طول ساليان متمادي بعنوان پاسخي براي اصلاحات قابل توجه در م چکیده کامل
در نوآوری باز پارادوکسی بین تمایل دستیابی به مزایای نوآوری باز و نگرانی از سوءاستفاده احتمالی در آن توسط سایرین وجود دارد. مدل نوآوري آزاد تغييراتي را در رويكرد بنگاه به مديريت راهبردي فناوري بوجود ميآورد كه در طول ساليان متمادي بعنوان پاسخي براي اصلاحات قابل توجه در محيط رقابتي پديدار ميشود. نوآوری آزاد میگوید ما همواره میتوانیم پیشرفت کنیم زیرا همه ایدهها، ایدههای خوبی هستند، همه ایدهها میتوانند توسعه یابند، اگر ایدهای ارزش فکر کردن دارد، پس ارزش گفتن هم دارد. ما همگی خلاق هستیم و میتوانیم خلاقتر هم باشیم. تئوری ذینفعان و تحولات اخیر در خلق ارزش از طریق مشارکت ذینفعان میتواند به اصلاح این ساختار کمک کند. در تحقیقات مختلف محدودیتهای مرتبط با انواع نوآوری باز، شناسایی و مدلهایی مبتنی بر فرایند نوآوری باز ارائه شدهاند. اما چندی است این مدلها از طریق مشارکت ذینفعان گسترش یافتهاند و دستاوردهای تازهای را در اختیار کسبوکارها قرار داده است. هنگام یکپارچگی با مشارکت ذینفعان، فرایندهای نوآوری باز را میتوان برای دستیابی به مزایایی فراتر از کسب اطلاعات خاص از طریق کارشناسان بیرون از سازمان درک کرد. علاوه بر این درگیر شدن ذینفعان در مدل نوآوری باز این اجازه را میدهد تا درک بیشتر و پذیرش آسانتر خطرات کلی در طی فرایند نوآوری باز، صورت گیرد. از اینرو این مقاله کاربردی با استفاده از روش مروری و کتابخانهای، تکنیک کیفی و تحلیل محتوا؛ ضمن بررسی ادبیات نوآوری باز و برخی مدلهای آن به بررسی ارتباط نوآوری باز و مشارکت ذینفعان میپردازد و تلاش خواهد نمود تا مزایا و مخاطرات این مشارکت را نیز به مخاطبین ارائه نماید.
پرونده مقاله
نگرانی مشترکی بین صاحبنظران مدیریت وجود دارد که پژوهشهای این حوزه نتوانسته بر کنشها و اقدامات مدیریتی به طور موثر تاثیرگذار باشد. منشا این نگرانی آن است که اتکای استدلالهای تصمیمگیری در سازمان بر تجربه و شهود شخصی مدیر و یا نظرسنجی شورای مدیریت سازمانی، تضمینکننده چکیده کامل
نگرانی مشترکی بین صاحبنظران مدیریت وجود دارد که پژوهشهای این حوزه نتوانسته بر کنشها و اقدامات مدیریتی به طور موثر تاثیرگذار باشد. منشا این نگرانی آن است که اتکای استدلالهای تصمیمگیری در سازمان بر تجربه و شهود شخصی مدیر و یا نظرسنجی شورای مدیریت سازمانی، تضمینکننده تحقق اهداف سازمان نخواهد بود. مدیریت مبتنی بر شواهد به عنوان راهحل این مشکل، عبارت است از ترکیب بهترین شواهد حاصل از نظریات، دستاوردهای پژوهشی و تحقیقات حوزه مدیریت به منظور اتخاذ بهترین تصمیمات در حوزه سازمانی. ادبیات موضوعی در این باره در طی دهه اخیر افزایش قابل توجهی داشته، اما در داخل کشور توجهی بدان نشده است، چنانکه به سختی میتوان به مقالهای فارسی در این باره دست یافت. هدف این یادداشت معرفی مدیریت مبتنی بر شواهد و ارائه راهکاری است تا مدیریتها بیشاز پیش نتیجهمحور و مبتنی بر شواهد باشند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع، کیفی و با توجه نحوه گردآوری دادهها، کتابخانهای (مطالعات ثانویه از نوع فراترکیب) و مبتنی بر مطالعه منابع اطلاعاتی برخط است. مقاله با پذیرش این فرض که کمبود آگاهی مدیران از رویکرد مبتنی بر شواهد موجب شده این مفهوم کمتر مورد توجه قرار گیرد، با بررسی ادبیات موضوعی درباره شاهد و طبقهبندی شواهد، و همچنین مدیریت مبتنی بر شواهد، مدلی پنج مرحلهای (چه چیزی نیاز است بدانیم؟؛ پیدا کردن شواهد؛ دستیابی به بینشی که مورد نیاز است؛ ارتباطدادن پیام؛ و تصمیمگیری مبتنی بر شواهد درست) ارائه میدهد.
پرونده مقاله
در عصر حاضر، دارایی های ناملموس نظیر نام تجاری، کیفیت، فناوری، نوآوری، خلاقیت و سرمایه های دانشی منشا مزیت رقابتی سازمان ها می باشند. سازمان ها باید بتوانند تصویر ذهنی مناسبی از خود در ذهن جامعه، مشتریان و کارمندان خود ایجاد کنند تا منابع انسانی با انگیزه، متعهد و مستعد چکیده کامل
در عصر حاضر، دارایی های ناملموس نظیر نام تجاری، کیفیت، فناوری، نوآوری، خلاقیت و سرمایه های دانشی منشا مزیت رقابتی سازمان ها می باشند. سازمان ها باید بتوانند تصویر ذهنی مناسبی از خود در ذهن جامعه، مشتریان و کارمندان خود ایجاد کنند تا منابع انسانی با انگیزه، متعهد و مستعد را جذب کرده و بتواند بطور صحیحی از آن ها نگهداری کنند. با توجه به اهمیت این موضوع در پارک های علم و فناوری به عنوان یک نهاد فناور و دانش محور که مهمترین دارایی آن ها، افراد دانشی هستند این مقاله درصدد است تا با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم ها، روابط پویای سیاست ارتقای برند بر عملکرد منابع انسانی در پارک های علم و فناوری را مورد بررسی قرار داده و راهکارهای مناسب در بهبود ساختار، کیفیت و کمیت در سطح پارک ها و نهایتا بهبود عملکرد پارک های علم و فناوری ارائه دهد. در این راستا با استفاده نظرات خبرگان در مصاحبه های عمیق در جلسات مدل سازی گروهی به تبیین مسئله و تدوین فرضیه پویا و ساخت مدل کیفی (نمودارهای علت و معلولی) و مدل کمی (نمودار جریان) پرداخته شد. نتایج حاصل از مدل سازی گروهی در این مقاله سبب شناسایی سه راهکار افزایش چالاکی و انعطاف پذیری عملکرد از طریق توسعه منابع درآمدی، توسعه کارکرد پارک های علم و فناوری در سطح ملی و بین المللی، توسعه ارتباطات و حوزه تأثیر و توسعه نهادهای تخصصی فناوری و ارتباط با صنعت / بازار گردید.
پرونده مقاله
با ورود به عصری که به جامعه اطلاعاتی مرسوم است، کارآفرینی در فضای دیجیتال بهعنوان رویکردی نو در راهاندازی کسبوکارها بر مبنای یک تفکر و ایده جدید در بین فعالان عرصه خدمات و تولید جایگاه برجستهای یافته است لذا هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کارآفرینی دیجیتال در شرکتهای دا چکیده کامل
با ورود به عصری که به جامعه اطلاعاتی مرسوم است، کارآفرینی در فضای دیجیتال بهعنوان رویکردی نو در راهاندازی کسبوکارها بر مبنای یک تفکر و ایده جدید در بین فعالان عرصه خدمات و تولید جایگاه برجستهای یافته است لذا هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کارآفرینی دیجیتال در شرکتهای دانشبنیان استان مازندران بود که از روش مدلسازی ساختاریتفسیری در طراحی این مدل استفاده شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. با توجه به پیشینه تحقیق، 39 مولفه در قالب هفت بعد(ساختاری- استراتژی- مدیریتی- افراد- فناوری- محتوایی- محیطی) انتخاب شدند. سپس از نظرات20 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران شرکتهای دانشبنیان که در زمینه کارآفرینی دیجیتال خبره بودند، استفاده شد. برای خوشهبندی ابعاد کارآفرینی دیجیتال از مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج ISM نشان داد که زیر بنای کارآفرینی دیجیتال در درجه اول (ساختاری- فناوری) و دوم (مدیریتی) و سوم (استراتژی) و چهارم (افراد- محتوایی- محیطی) هستند. همچنین، پس از تحلیل MICMAC ، ابعاد( ساختاری- فناوری) در خوشه مستقل و ابعاد( افراد- محتوایی- محیطی) در خوشه وابسته و ابعاد( استراتژی- مدیریتی) در خوشه خودمختار قرار گرفتند. در نهایت میتوان گفت، کارآفرینی دیجیتال نه تنها برای شرکتهای فناوری و بخشهای فناوری اطلاعات، بلکه برای تمامی صنایع امری مهم و ضروری است.
پرونده مقاله
امروزه رشد قابل توجه خرید آنلاین سفر موجب جذب محققان شده است؛ در کشور ما نیز با رونق گرفتن خریدهای اینترنتی خدمات سفر محققان به دنبال شناسایی رفتار مشتریان در محیط آنلاین و عوامل تاثیرگذار بر رفتار آنها هستند. شرکت ها و سازمان ها با شناسایی رفتار مشتریان و عوامل موثر بر چکیده کامل
امروزه رشد قابل توجه خرید آنلاین سفر موجب جذب محققان شده است؛ در کشور ما نیز با رونق گرفتن خریدهای اینترنتی خدمات سفر محققان به دنبال شناسایی رفتار مشتریان در محیط آنلاین و عوامل تاثیرگذار بر رفتار آنها هستند. شرکت ها و سازمان ها با شناسایی رفتار مشتریان و عوامل موثر بر آنها، میتوانند نقاط قوت و ضعف خود را در زمینه بازاریابی و خواسته های مشتریان بیابند و در نتیجه موجب وفاداری مشتریان و افزایش سودآوری خود شوند. پژوهش های پیشین بر مدل پذیرش تکنولوژی دِیویس، نظریه عمل منطقی و نظریه رفتار برنامه ریزی شده تمرکز داشته اند. در این پژوهش با استفاده از مدل پذیرش تکنولوژی ده فرضیه برای بررسی عوامل موثر خرید آنلاین سفر مورد آزمایش قرار گرفت. در این پژوهش توصیفی – پیمایشی است که پرسشنامه آن که شامل 35 سوال بود به صورت آنلاین توزیع گردید. با به دست آمدن 250 نمونه و با تجزیه و تحلیل آنها به این نتیجه رسیدیم که نگرش، سودمندی درک شده، اعتماد و قیمت تاثیر معناداری بر قصد خرید آنلاین دارند. همچنین سودمندی درک شده و اعتماد تاثیر معناداری بر نگرش نسبت به خرید آنلاین سفر دارد. در نتایج به دست به دست آمده سهولت استفاده درک شده هیچ تاثیر معناداری بر نگرش و قصد خرید آنلاین نداشت. نتایج حاکی از آن است که حریم خصوصی درک شده تاثیر معناداری بر اعتماد در خرید آنلاین دارد ولی بر قصد خرید آنلاین سفر تاثیر معناداری مشاهده نگردید.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش ارائه مدل تحلیل محتوایی بومی شده چهار ستون مدیریت دانایی براساس رویکرد تغییر مستمر در بانک توسعه صادرات میباشد. پژوهش حاضر از نظر جهتگیری در حیطه تحقیقات کاربردی میباشد. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و خبرگان نظری است. خبرگان نظری، شامل اساتید دان چکیده کامل
هدف از این پژوهش ارائه مدل تحلیل محتوایی بومی شده چهار ستون مدیریت دانایی براساس رویکرد تغییر مستمر در بانک توسعه صادرات میباشد. پژوهش حاضر از نظر جهتگیری در حیطه تحقیقات کاربردی میباشد. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و خبرگان نظری است. خبرگان نظری، شامل اساتید دانشگاهی است که در زمینه مدیریت دانایی صاحب نظر میباشند. خبرگان تجربی، نیز شامل مدیران با تجربه بالای 15 سال در بانک توسعه صادرات هستند. برای نمونهگیری از روشهای غیراحتمالی و به صورت هدفمند استفاده شده است. فرایند نمونهگیری تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 11 خبره در این مرحله شرکت کردهاند. با استفاده از تحلیل کیفی، تعدادی مفاهیم استخراج و کدگذاری شاخصها انجام پذیرفت. در ادامه روند پژوهش و بخش کمیآن، با اجرای تکنیک دلفی فازی در 3 دور مبادرت به غربالگری و اعتبارسنجی معیارهای حاصل از تحلیل کیفی پژوهش شد. در ادامه جهت شناسایی روابط مدل بومی شده چهار ستون مدیریت دانایی براساس رویکرد تغییر مستمر و جهت انعکاس روابط درونی میان معیارها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری1 استفاده گردید. با استناد به تجزیه و تحلیل دادهها در بخش مدلسازی ساختاری- تفسیری، مدیریت دانایی سطح اول یا وابسته است. متغیرهای رهبری سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری سازمانی، یادگیری سازمانی سطح دوم هستند. متغیر تغییرات مستمر سطح سوم است. در نهایت نیز متغیرهای شایستگی شخصی، الگوهای ذهنی، چشمانداز مشترک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی در سطح چهارم قرار دارند. در نهایت مؤلفههای بومیشده مدیریت دانایی و تغییر مستمر به همراه مدل تدوین گردید.
پرونده مقاله
با پیشرفت بشر در عصر اطلاعات و ورود به عصر اطلاعات دیجیتال، وابستگی به زیرساختهای ملی بیش از گذشته اهمیت یافته است. عدم وجود امنیت سایبری در زیرساختها، سبب اختلال در کارکرد بخشهای گوناگون نظیر دولت، اقتصاد و خدماترسانی میشود. با ایجاد اختلال در زیرساختهای حیاتی، م چکیده کامل
با پیشرفت بشر در عصر اطلاعات و ورود به عصر اطلاعات دیجیتال، وابستگی به زیرساختهای ملی بیش از گذشته اهمیت یافته است. عدم وجود امنیت سایبری در زیرساختها، سبب اختلال در کارکرد بخشهای گوناگون نظیر دولت، اقتصاد و خدماترسانی میشود. با ایجاد اختلال در زیرساختهای حیاتی، ممکن است زیانهای جبرانناپذیری در زمینههای مختلف از قبیل تلفات انسانی، خسارتهای اقتصادی و از دستدادن اعتماد عمومی ایجاد شود. بدین ترتیب فناوری اطلاعات و امنیت سایبری جایگاه ویژهای در عرصه دیجیتال یافته است. بر همین اساس یکی از مهمترین چالشهایی که امروزه کشورهای مختلف با آن روبرو هستند که میتواند امنیت ملی را نیز مورد آسیب قرار دهد، حملات سایبری است. این پژوهش به دنبال ارائه مدل بلوغ امنیت سایبری برای زیرساختهای حیاتی میباشد. در این پژوهش پنج مورد از مهمترین مدلهای بلوغ امنیت سایبری مورد واکاوی قرار گرفته است. پژوهش صورتگرفته نشان میدهد که مدلهای بلوغ امنیت سایبری شباهت قابل توجهی به یکدیگر دارند با بررسی تطبیقی و مقایسهای بین مدلهای مورد واکاوی، 48 شاخص احصاء گردید، بررسی این شاخصها نشان میدهد برخی از آنها دارای همپوشانی با سایر شاخصها میباشند. بنابراین شاخصهای دارای همپوشانی براساس فراوانی در 16 گروه دستهبندی شد. سپس این گروهها به روش تجزیه و تحلیل خوشهبندی و با توجه به دادههای بهدست آمده، مورد تحلیل و آنالیز قرار گرفت و در پنج سطح ساماندهی گردید، از اینرو سطوح معرفیشده تمامی ویژگیها و شاخصهای مدلهای واکاوی شده را در بر میگیرد. از سطوح بهدست آمده و با توجه به شاخصهای معین شده در هر سطح، مدل بلوغ امنیت سایبری برای زیرساختهای حیاتی پیشنهاد گردید.
پرونده مقاله
با توجه به توسعه روزافزون اقامتگاههای بومگردی در كشور و همچنین نقش آنها در توسعه گردشگری پایدار، به نظر میرسد هنوز مدل کسب و کار جامع و پایداری برای این نهاد اقتصادی - اجتماعی معرفی نشده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر پایداری اقامتگاههای بومگر چکیده کامل
با توجه به توسعه روزافزون اقامتگاههای بومگردی در كشور و همچنین نقش آنها در توسعه گردشگری پایدار، به نظر میرسد هنوز مدل کسب و کار جامع و پایداری برای این نهاد اقتصادی - اجتماعی معرفی نشده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر پایداری اقامتگاههای بومگردی و پیشنهاد مدل کسب و کار پایدار براساس دانش خبرگان دانشگاهی و مدیران این کسب و کارهاست. روششناسی پژوهش این مقاله از نوع كیفى است و از تحلیل مضمون با رویكرد قیاسى و روش توصیفى- استنتاجى استفاده شده است، داده مورد نیاز از طریق تحلیل محتوای مصاحبه با خبرگان تأمین شده است. جامعه پژوهش مدیران اقامتگاههای بومگردی موفق و اساتید دانشگاهی مطلع و صاحبنظران حوزه کارآفرینی و گردشگری کشور بوده است. براى انتخاب نمونه از روش نمونهگیرى هدفمند قضاوتی استفاده شد و مصاحبهها تا حد اشباع نظری ادامه یافته است. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته و همچنین نتایج بر اساس مضمونهاى بدست آمده از تحلیل محتوای متون مصاحبه بوده است. براساس یافتههای نگاشتشده در مدل کسب و کار پایدار اقامتگاههای بومگردی پیشنهادی لازم است برای هر سه بعد اقتصاد، اجتماع و محیطزیست، یکپارچگی، جامعیت و اهمیت همزمان قائل شد تا از پایداری و بقای بلندمدت برخوردار گردند. نتایج این پژوهش نشان میدهد، پایداری کسب و کارهای نوین و اقامتگاههای بومگردی در گرو اتخاذ سبد درآمدی متنوع و تلاش برای خلق ارزش در هر سه بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، محیطزیستی و به عبارتی توجه و اهمیت به سود، مردم و زمین است.
پرونده مقاله
اقتصاد دایرهای رویکردی ارزشمند برای دستیابی به مفهوم پایداری است که سبب برابری اجتماعی، رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میگردد.هدف اصلی از این پژوهش، ارائه یک مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان بود. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای چکیده کامل
اقتصاد دایرهای رویکردی ارزشمند برای دستیابی به مفهوم پایداری است که سبب برابری اجتماعی، رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میگردد.هدف اصلی از این پژوهش، ارائه یک مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان بود. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای بنیادی- توسعهای و به لحاظ موضوع و ماهیت از رویکرد پژوهشهای کیفی از نوع اکتشافی بوده و از نظریه داده بنیاد (سیستماتیک) استفاده شده است. دادهها از طریق منابع مستند (کتاب، مقاله، رساله) و مصاحبههای نیمه ساختار یافته با 15 نفر از صاحبنظران و خبرگان دانشگاهی و غیر دانشگاهی از طریق نمونه گیری هدفمند نظری تا اشباع اطلاعات مورد نیاز و کفایت نظری، جمع آوری شد. دادهها بر مبنای نظریه داده بنیاد در چارچوب کدهای باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دادههای کیفی حاصل از پژوهش، منجر به ارائه مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای با 124 مقوله، 17 مقوله محوری و 6 عامل اصلی، در قالب ابعاد 6 گانه شامل شرایط علی (2مقوله)، پدیده اصلی (مدل کسب و کار دایرهای)، راهبرد (4 مقوله)، ویژگیهای زمینهای (5 مقوله)، شرایط مداخلهگر (2مقوله) و پیامد (4مقوله) شد. مدل حاصل از این پژوهش میتواند راهگشای دست اندرکاران، برنامهریزان و مدیران شرکتهای دانش بنیان جهت تولید و توزیع کالا و خدمات در قرن حاضر باشد.
پرونده مقاله
حسابداری ابری نه تنها خطرات خاصی را برای فرآیند حسابداری معرفی میکند، بلکه برخی از خطرات شناختهشده مرتبط با دیگر برنامههای کاربردی مبتنی بر ابر بارزتر هستند. با توجه به اهمیت زیاد استراتژیهای کاهش خطرات در پذیرش حسابداری ابری، هدف پژوهش حاضر بررسی استراتژیهای کاهش چکیده کامل
حسابداری ابری نه تنها خطرات خاصی را برای فرآیند حسابداری معرفی میکند، بلکه برخی از خطرات شناختهشده مرتبط با دیگر برنامههای کاربردی مبتنی بر ابر بارزتر هستند. با توجه به اهمیت زیاد استراتژیهای کاهش خطرات در پذیرش حسابداری ابری، هدف پژوهش حاضر بررسی استراتژیهای کاهش خطرات حسابداری ابری در ایران با استفاده از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری است. روش شناسی پژوهش ترکیبی از روش کیفی و کمی است که برای جمعآوری مولفههای استراتژیهای کاهش خطرات حسابداری ابری از روش کیفی از طریق بررسی مبانی نظری و تئوریک و انجام تحلیل دلفی فازی با مشارکت 16 نفر از اعضای هیئت علمی رشته حسابداری به عنوان خبره انجام شده و در بخش کمی نیز از طریق تشکیل ماتریس خود تعاملی ساختاری به دنبال مدلسازی ساختاری- تفسیری است که در این بخش با مشارکت 12 اعضای هیئت علمی رشته حسابداری انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد اساسیترین استراتژیهای کاهش خطرات حسابداری ابری بر اساس اولویتبندی انجام شده تدوین طرح پذیرش است. همچنین در بالاترین سطح و کماثرترین استراتژیهای کاهش خطرات حسابداری ابری ارائه آموزش به موقع و کافی برای کارکنان است. استراتژی تدوین طرح پذیرش مهترین استراتژی کاهش خطرات حسابداری ابری است و باید بیشتر از سایر استراتژیها مورد توجه قرار گیرد. یافتههای پژوهش میتواند خلاء تحقیقاتی موجود در حوزه حسابدرای ابری را پوشش داده و برای مدیران در امر تصمیمگیری مفید باشد
پرونده مقاله
با افزایش سهم نوآوری در اقتصاد کشورها و تبدیل آن به مهمترین مزیت رقابتی، توجه به این مفهوم به صورت فزایندهای افزایش یافته است. از جمله، تحلیل و طراحی نظامهایی که بتواند پرورشدهنده نوآوری باشد در کانون توجه سیاستگذاران علم و فناوری در سالهای اخیر قرار گرفته است. یک چکیده کامل
با افزایش سهم نوآوری در اقتصاد کشورها و تبدیل آن به مهمترین مزیت رقابتی، توجه به این مفهوم به صورت فزایندهای افزایش یافته است. از جمله، تحلیل و طراحی نظامهایی که بتواند پرورشدهنده نوآوری باشد در کانون توجه سیاستگذاران علم و فناوری در سالهای اخیر قرار گرفته است. یکی از این نظامها که در طول قریب به یک دهه گذشته، بحثهای زیادی را در جوامع علمی و حرفهای حوزه نوآوری پدید آورده، زیستبوم نوآوری است. برخی از ویژگیهای مطرحشده برای زیستبوم نوآوری نظیر استقلال بازیگران، تعاملات غیرخطی در سطح خرد، الگوهای پدیدارشونده و مرزهای سست، آنرا از نظامهای سنتی متمایز کزده است. مجموعه صنعت آب و برق شامل شرکتهای متعدد تولیدی و خدماتی، مؤسسات آموزشی تحقیقاتی و فناوری، شرکتهای فناور و دانشبنیان، و نهادهای پشتیبان را میتوان بعنوان یک زیستبوم نوآوری بخشی در نظر گرفت که عناصر آن در تعامل با یکدیگر به تبادل ارزش برای رسیدن به هدف تأمین آب و برق مطمئن و پایدار برای جامعه میپردازند. این مقاله حاصل پروژهای است که به منظور تحلیل، طراحی و استقرار زیستبوم نوآوری نیرو از نیمه دوم سال 1398 آغاز گردید. در این راستا و مبتنی بر روشهای مدلسازی نرم، کارگاههای تحلیل و نگاشت نقشها با حضور ذینفعان و بازیگران کلیدی زیستبوم نوآوری نیرو برگزار و رویکرد سیستمهای انطباقی پیچیده برای شناسایی و تحلیل پویاییهای این زیستبوم استفاده شده است. براساس نتایج بدستآمده، نقشها و وظایف هر کدام از بازیگران زیستبوم نوآوری نیرو در قالب یک ساختار همراستا شامل دو سطح عناصر پیشخوان و پشتیبان در گستره فرایند تجاریسازی بدست آمد. نتایج این مقاله میتواند دیدگاه تازهای برای سیاستگذاری زیستبومهای نوآوری در اختیار پژوهشگران و فعالان این حوزه قرار دهد.
پرونده مقاله
امروزه نوآوری، انعطافپذیری و آمادگی برای تغییر، مهمترین فاکتورهای توسعهی اقتصادی در کشورها محسوب میشوند. بررسی تجربیات سایر کشورها و رویکردهاي نوین دنیا درخصوص توسعهی پایدار مبتنی بر نوآوری، این نکته را گوشزد میکند که حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان، مستلزم شناخت ن چکیده کامل
امروزه نوآوری، انعطافپذیری و آمادگی برای تغییر، مهمترین فاکتورهای توسعهی اقتصادی در کشورها محسوب میشوند. بررسی تجربیات سایر کشورها و رویکردهاي نوین دنیا درخصوص توسعهی پایدار مبتنی بر نوآوری، این نکته را گوشزد میکند که حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان، مستلزم شناخت نوآوري است. از طرفی، نوآوري فرایندي پیچیده است و براي رسیدن به یک فضاي کسبوکار نوآور و پایدار، میبایستی مجموعهاي از بازیگران، عوامل، زیرساختها، قوانین و همینطور مجموعهاي از هنجارها و قواعد در کنار هم وجود داشته باشند و بتوانند به خوبی با هم تعامل کنند. چنین مجموعهای، رفتاری مشابه زیستبومهای طبیعی دارد که در آن هر یک از اجزا بر هم اثرگذارند. لذا، در سالهای اخیر، مدلی برای توصیف زیستبومهای نوآوری معرفی شده است که مدل جنگل بارانی نام دارد. در این مقاله، سعی شده است تا به تشریح رفتار زیستبومهای نوآوری از منظر این مدل پرداخته شود. این مدل، ابزاری را تحت عنوان کارت امتیازی جنگل بارانی در اختیار قرار میدهد که سنجهی مناسبی برای ارزیابی و تحلیل زیستبومهای نوآوری است. بنابراین در بخش دوم این مقاله، به ارزیابی و تحلیل دو زیستبوم نوآوری یزد و مازندران بر همین اساس پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که زیستبوم نوآوری یزد از نظر سختافزاری به مراتب وضعیت بهتری نسبت به بعد نرمافزاری و فرهنگ حاکم بر زیستبوم دارد. اما در مازندران، هر دو حوزهی سختافزاری و نرمافزاری زیستبوم کمابیش مشابه یکدیگرند و نیاز به تقویت دارند.
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش که برگرفته از رساله دکتری می باشد ، اندازه گیری قصد استفاده از فناوری ارتباط میدان نزدیک "امن" در سیستم پرداخت تلفن همراه درايران بر اساس مدل آمادگی فناوری و همچنين شناسايي پیشران ها و بازدارنده های بكارگيري اين فناوري در سیستم بانکداری و اقتصاد ك چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش که برگرفته از رساله دکتری می باشد ، اندازه گیری قصد استفاده از فناوری ارتباط میدان نزدیک "امن" در سیستم پرداخت تلفن همراه درايران بر اساس مدل آمادگی فناوری و همچنين شناسايي پیشران ها و بازدارنده های بكارگيري اين فناوري در سیستم بانکداری و اقتصاد كشور است. این پژوهش از دیدگاه هدف ، کاربردی بوده و روش تحقيق به كار رفته شامل مطالعه منابع موجود ، تشكيل گروه خبرگان ، انجام مصاحبه و جمع بندي دیدگاه ها و اعمال آن در اجرای روند پژوهش و همچنین پيمايش دیدگاه های کاربران از طريق پرسش نامه بوده و از روش کمترین مربعات جزیی برای تجزیه تحلیل معادلات ساختاری استفاده شده است.
دراین پژوهش از شاخص های مدل آمادگی فناوری ( نوآوری، خوش بینی، ناراحتی و نا امنی)، ویژگی های مثبت (پاسخگویی، هوشمندی) و منفی( در دسترس نبودن) فناوری و همچنین مدل پذیرش فناوری ( آسانی استفاده درک شده و فایده درک شده) استفاده شده تا عوامل موثر بر قصد استفاده از فناوری ارتباط میدان نزدیک در سیستم پرداخت تلفن همراه مورد ارزیابی قرار گرفته و عوامل پیشران و بازدارنده انتشار آن استخراج گردند. نتايج حاصل از این پژوهش نشان ميدهد كه نوآوری، خوش بینی و پاسخگویی بر قصد استفاده از فناوری امن در سیستم پرداخت تلفن همراه، تاثیر مثبت داشته و از شاخص های پیشران به حساب می آیند ولی ناامنی و در دسترسی نبودن فناوری از عوامل بازدارنده برای به کارگیری و قصد استفاده از این فناوری می-باشند.
پرونده مقاله